تزکیه به معنی نمو و رشد دادن است، سپس این واژه به معنی تطهیر و پاک کردن آمده است.
تزکیه نفس در قرآن
قرآن مجید پس از یازده سوگند میفرماید:«سوگند به همه اینها که هرکس نفس خود را تزکیه کند، رستگار است و هرکس نفس خود را آلوده ساخت، از لطف خدا محروم گشت». قرآن مجید هدف پیامبران را تزکیه و پرورش نفوس ذکر کرده است. این موضوع در کلام بزرگان تحت عناوین همچون تهذیب نفس یا خود سازی مطرح شده است .
← تزکیه یعنی پالایش نفس
میتوان تزکیه را پالایش نفس از رذایل اخلاقی و آراستگی به فضائل اخلاقی دانست.
راه خودسازی در کلام علمای علم اخلاق:
عالمان علم اخلاق میگویند:برای خودسازی ابتدا باید رذائل اخلاقی و اخلاق بد را از خود دور کرد، سپسدرخت پاکی نشاند. بدیهی است با وجود صفاتی ماننددنیا دوستی ، خودپسندی و خودخواهی و شهوترانی ، وغیره رسیدن به صفات پسندیده و انجام اعمال خیر بسیار مشکل خواهد بود.در روایات آمده:«ملائکه داخل خانهای که در آن سگ باشد نمیشوند». پس هر گاه خانه مملوّ از صفات رذیله که سگان درنده هستند باشد، چگونه ملائکه در آن داخلشوند؟!
راههای تزکیه نفس
برای رسیدن به تزکیه بعضی از بزرگان دو مرحله پیشنهاد کردهاند:
الف. تصفیه دل یا تهذیب نفس
تهذیب نفس از بدیها یعنی تصفیه دل از اخلاق زشت و دوری از گناه . این عمل را تصفیه و تخلیه هم مینامند.
ب . پرورش نفس به وسیله علم
پرورش و تکمیل نفس به وسیله تحصیل علوم و معارف حقه و فضائل و مکارم اخلاق و انجام عمل صالح . این عمل را تحلیه هم میگویند، یعنی پرورش و تکمیل و آرایش دادن.
مراحل تهذیب نفس :
آن چه در تهذیب نفس ما را یاری می کند:
این برنامه یک اکسیر بزرگ و مؤثر در اخلاق و عرفان عملی است که موجب ترک عادتها، گناهها و بدیها شده و همچنین موجب آراستگی انسان به فضائل اخلاقی، امور عبادی و صفات حمیده میگردد.
۱-سکوت :
سکوت از نظر لغوی به معنی ساکت شدن، خاموش شدن، خاموش ماندن ،آرام شدن، خاموشی.
در اینجا مقصودما از سکوت، سکوت مطلق نیست؛ زیرا که سکوت مطلق از لوازم عقل نیست و افضل از کلام نیست، بلکه منظور از سکوت یعنی خودداری از حرفها و سخنان بیهوده و نامناسب است .
سکوت بمعنای اختیار زبان را داشتن و این مار سرکش را در تحت اختیارخود درآوردن از بزرگترین هنرمندیها است که کمتر کسی میتواند به آن موفق شود و اگر کسی بتواند سکوت را سرلوحه کار خود قرار بدهد، از بسیاری از شرها و بدبختیهایی که زندگی در سر راه او قرار میدهد نجات مییابد. البته هر سکوتی موجب خیر نیست. بلکه سکوتی میتواند به انسان خیر و برکت برساند که با تفکر و تعقل باشد. اگر انسان بدون اندیشه و تفکر و تعقل، سکوت اختیار کند باعث میشود که سرانجام، آه و حسرت بر دلش نقش ببندد و دیگر چیزی جز پشیمانی و اندوه بر سر راهش باقی نماند. در باب تفکر در سکوت نیز احادیث بسیاری وجود دارد. در فایده سکوت همین بس که امام صادق(ع) میفرمایند که حضرت لقمان(ع) به پسرش فرمودند: «يا بني إن كنت زعمت أن الكلام من فضه فإن السكوت من ذهب؛ پسرم! اگر تو پندارى سخن از نقره است، به راستى كه خاموشى از طلا است». با توجه به این حدیث گهربار و آیات و احادیث بسیار دیگری که در این باره بیان شده است فواید زیادی که در سکوت نهفته معلوم میشود.
سکوت که در احادیث اسلامی تعبیر به صمت شده است از فضیلت های اخلاقی است که زمینه ساز پاک ماندن انسان از برخی گناهان خطرناک مانند غیبت،دروغ و تهمت است.
پیامبر اکرم (ص) در اندرز به ابوذر فرمود: چهار چیز است که جز مومن به آنها دست نمی یابد: خاموشی که گام نخست عبادت است و نیز رسول خدا (ص) فرمودند: برتو باد به خاموشی بسیار که آن موجب طرد شیطان است.
امام رضا(ع) فرمودند: سکوت یکی از درهای حکمت است سکوت محبت می آورد و سکوت راهنمای آدمی به هر خیر و خوبی است.
امام حسن (ع) می فرماید: آدم خموش (با سکوت) پر هیبت است.
امام صادق(ع) : خاموشی گنجی سرشار است و زیور بردبار و پوشش نادان.
امیر المومنین(ع) سکوت مرغزار اندیشه است .
۲-تفکر
یکی از موانع مهم تهذیب نفس ، غفلت است و تفکر ضد غفلت است. تفکر در کلام امام علی(ع)
امام علی(ع) می فرماید:«فکر کردن مایه رشد است».
امام خمینی میگوید:«اوّل شرط مجاهده با نفس و حرکت به جانب حق تعالی، تفکر است و تفکر در این مقام عبارت است از آن که:انسان لااقل در هر شب و روزی مقداری فکر کند در این که آیا مولای او که او را در این دنیا آورده و تمام اسباب آسایش و راحتی را از برای او فراهم کرده... آیا وظیفه ما با این مولای مالک الملوک چیست؟».
۳-توجه به کرامت انسانی
کسی که به مقام شامخ خود پی ببرد، از رذایل دوری خواهد کرد، امام علی (ع) میفرماید:«هرکس نفس خود را گرامی بدارد، شهوتها برای او کوچک و بی ارزش خواهد بود».
۴-توبه
۵-مشارطه :
مشارطه یعنی اینکه شخص هر روز صبح و ابتدای روز آن عیب ظاهری یا اخلاقی و یا باطنی را در نظر آورده و بدیها و زشتی آن را مرور کرده و با خود و خدای سبحان شرط و عهد کند که در طول روز و شب تا زمان خواب از ارتکاب آن خودداری کند، به این عمل مشارطه گفته میشود.
۶-مراقبه :
پس از اینکه انسان شرط گذاشت که عملی را مرتکب نشود، باید تمام روز مراقب باشد و به نوعی تمرکز جدی بر آن عمل داشته باشد که آگاهانه و حتی از روی عادت و سهو نیز آنرا انجام ندهد، چراکه وقتی رفتاری برای انسان عادت و خُلق شد، بدون تفکر و تأمل انسان آن رفتار را انجام میدهد، لذا لازم است که انسان مدام مراقب باشد که آن عمل و رفتار را مرتکب نشود. یا اگر صفت خوبی را میخواهد به دست آورد باید مداوم مراقب باشد تا در شرایط لازم آن عمل را انجام دهد تا برای او عادت شود.
۷-محاسبه
هر شب قبل از خواب لازم است که انسان مروری بر شرطی که در ابتدای روز با خود و خداوند کرده و نحوه مراقبه روز داشته باشد، به اینصورت که آیا مراقبه خوبی برای ترک عمل داشته یا خیر، و اینکه چند مرتبه مرتکب آن عمل شده و چقدر در عمل به آن موفق بوده است.
از نکات مهم عرفانی در محاسبه این است که اگر سالک در عمل به مشارطه و مراقبه موفق بود باید این توفیق را حتما از ناحیهی خداوند سبحان ببیند و بداند و بابت حسن انجام مراقبه شکر زبانی و قلبی داشته باشد، و اگر در عمل به مشارطه و مراقبه موفق نبود باید استغفار کرده و قلبا بابت این عدم توفیق نادم و ناراحت باشد. این شکر و استغفار مهم و دارای اثر است.
۸-معاتبه:
زمانی است که انسان در انجام مشارطه موفق نبوده است، لذا باید خودش را سرزنش کند و از قوهی غضب خود علیه خودش استفاده کند. شخص باید مراقب باشد که این سرزنش موجب یأس و ناامیدی در او نشود که باعث ترک تلاش و مجاهده شود، بلکه بیشتر به گونهای نصیحت کننده و خیرخواهانه و گاهی با عتاب شدیدتر انجام شود.
این موعظهگر و سرزنشکننده درونی از موعظه بیرونی اثر بیشتری خواهد داشت. و اگر موفق در انجام برنامه بود شاکر خداوند باشد و تداوم این توفیق را از خداوند بخواهد.
۹-معاقبه:
یعنی اینکه اگر شخص در انجام برنامه موفق نبود، جریمهای برای نفس خودش در نظر گرفته و حتما جریمه را انجام دهد. این جریمه باعث تحمل سختی و فشاری به نفس میشود و در صورت تداوم این دستورالعمل و جریمه بر نفس اثر میکند و موجب ترک عادت و گناه میشود.
باید دقت داشت که جریمه نفس حتما شرعی باشد و جریمهی که خلاف شرع باشد در امور اخلاقی و عرفانی مذموم است و موجب دوری از خدا و ظلمت دل میشود. بهترین نوع جریمه برای نفس پرداخت صدقات مالی و انفاق، تلاوت قرآن و ادعیه، زیارت، نمازهای مستحبی، روزه و دیگر مستحبات میباشد که علاوه بر جریمه نفس، سبب نورانیت و صفای باطن میشود.
نکته مهم دیگر اینکه در جریمه نفس نباید دچار افراط و تفریط شد و جریمه نباید خیلی سنگین یا خیلی سبک باشد. اگر سنگین باشد بعد از یک الی دو مرتبه نفس تحمل نمیکند و به کل همه چیز را رها میکند و مانع ادامه این برنامه (مشارطه، مراقبه، محاسبه، معاتبه و معاقبه) میشود، و اگر جریمه خیلی سبک باشد، به نفس فشار و سختی وارد نمیشود و مجدد آن عمل بد و زشت را مرتکب شده و از انجام جریمه باکی ندارد. لذا حتما جریمه بگونه ای باشد که به نفس فشار وارد شود و خیلی سنگین هم نباشد.
۱۰- ذکر وتسبیح
۱۱-ریاضت در خواب وخوراک
۱۲-نماز شب وشب زنده داری بمنظور مناجات
تداوم این برنامه طی مدتی از چند هفته یا چند ماه بسته به کیفیت انجام برنامه، و همچنین عادتهای بد انسان در نهایت نتیجه میدهد و موجب تغییر حال و عادات در انسان میشود .
البته رعایت شرایط زیر برای رسیدن به این مهم ضروری است .
۱٫ شخص حقیقتا و جداً دنبال ایجاد یک تغییر در خودش باشد که این تغییر یا شامل ترک یک گناه یا عادت زشت است، یا آراستگی به یک عبادت، فضیلت اخلاقی یا صفت خوب است.
۲٫ نیاز به عزم و اراده جدی در این مسیر و خصوصاً انجام این برنامه است.
۳٫ استقامت شرط مهم در به نتیجه رسیدن و تأثیر این برنامه است، و اگر استمرار نداشته باشد و شخص استقامت نداشته باشد نتیجه مطلوب به دست نخواهد آمد.
۴٫ رعایت حد اعتدال لازم و ضروری است که ارفاق نفس از اصول اخلاقی و عرفانی است، اما باید مراقب بود که ارفاق بیش از اندازه موجب رها شدن و افسار گریختگی نفس نگردد و از کنترل خارج نشود.
۵٫ در طول روز و در حین انجام برنامه بر حسن انجام این تمرکز داشته باشد.
۶٫ گام به گام در صدد ترک عادتها قدم بردارد و یکباره نمیتوان چندین عادت بد و زشت را کنار گذاشت، البته لازم است که از عادتها و رذائل بدتر و شدیدتر شروع کرد و آنها را در اولویت قرار داد.
۷٫ اصل تلقین اثر بزرگی در تغییر در انسان و تقویت عزم و اراده دارد، و مانعی در برابر یأس و نا امیدی است.